اجتماعی
تولد نوزاد میتواند احساسات قدرتمند مختلفی را آغاز کند، از هیجان و شادی گرفته تا ترس و اضطراب. رویداد مهمی مانند زایمان همچنین میتواند منجر به چیزی شود که انتظارش را ندارید، یعنی افسردگی. اکثر مادران تازه زایمان کرده، پس از زایمان دچار غم و اضطراب زیادی میشوند که معمولاً شامل نوسانات خلقی، گریه، اضطراب و مشکل در خوابیدن است. این اضطراب و غم معمولاً در 2 تا 3 روز اول پس از زایمان شروع میشود و ممکن است تا دو هفته ادامه یابد. اما برخی از مادران شکل شدید و طولانی مدت افسردگی را تجربه میکنند که به عنوان افسردگی پس از زایمان شناخته میشود. گاهی اوقات هم افسردگی حین زایمان نامیده میشود زیرا میتواند در دوران بارداری شروع شود و بعد از زایمان ادامه یابد. گاهی هم، البته به ندرت، ممکن است یک اختلال خلقی شدید به نام روان پریشی پس از زایمان ایجاد شود.
افسردگی پس از زایمان یک نقص یا ضعف شخصیتی نیست، بلکه عموما فقط یک عارضهی زایمان است. اگر افسردگی پس از زایمان دارید، درمان سریع میتواند به شما در مدیریت علائم کمک کرده و به شما کمک کند با کودک خود پیوند برقرار کنید. افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی بالینی است که 10 تا 20 درصد زنان را پس از زایمان تحت تاثیر قرار میدهد. دادههای اخیر از 2010 تا 2020 افزایش نگرانکنندهای را در شیوع این اختلال به ویژه در میان جمعیتهای حاشیهنشین نشان میدهد.
به طور نگرانکنندهای، مرگ ناشی از خودکشی یکی از علل اصلی مرگ و میر مادران است که حدود 20 درصد از مرگ و میرهای پس از زایمان را شامل میشود. افسردگی پس از زایمان معمولاً با عدم علاقه به کودک، عدم پیوند، اضطراب در مورد کودک، احساس مادر بد بودن، ترس از آسیب رساندن به خود یا نوزاد، گریه و احساس ناامیدی و بی ارزشی مشخص میشود. این عارضه اغلب بر رشد کودک نیز تأثیر منفی میگذارد. اختلالات اضطرابی زمینهای اغلب با افسردگی پس از زایمان همراه است. آنجلا بیشاپ، مددکار اجتماعی و ارائهدهنده خدمات سلامت روان، خاطر نشان میکند: «زنانی که افسردگی و اضطراب پس از زایمان را تجربه میکنند، اغلب در جستجوی حمایت یا درمان با چالشهایی روبهرو میشوند که دلیل آن ننگ پیرامون سلامت روان، احساس گناه یا شرم از مبارزاتشان و ترس از قضاوت دیگران و ناکافی تلقی شدن است». مادران افسرده کمتر احتمال دارد علائم افسردگی را گزارش کنند، گاهی اوقات نگرانیهای آنها جدی گرفته نمیشود یا با موانعی برای دسترسی به درمان مناسب مواجه میشوند.
ممکن است در ابتدا افسردگی پس از زایمان با اضطراب و احساس غم ناشی از تولد نوزاد اشتباه گرفته شود، اما علائم در افسردگی پس از زایمان شدیدتر و طولانیتر هستند. علائم این اختلال در نهایت ممکن است در توانایی شما برای مراقبت از کودک و انجام سایر کارهای روزانه اختلال ایجاد کند.
این علائم معمولاً در چند هفته اول پس از زایمان ایجاد میشود، اما ممکن است زودتر یعنی در دوران بارداری یا حتی دیرتر و تا یک سال پس از تولد نوزاد شروع شوند. علائم افسردگی پس از زایمان ممکن است شامل موارد زیر باشد: خلق افسرده یا نوسانات خلقی شدید، گریه کردن مداوم، مشکل در برقراری ارتباط با کودک، کنارهگیری از خانواده و دوستان، از دست دادن اشتها یا خوردن بسیار بیشتر از حد معمول، ناتوانی در خواب که عموما بیخوابی نامیده میشود یا خواب زیاد، خستگی شدید یا از دست دادن انرژی، علاقه و لذت کمتری نسبت به فعالیتهایی که قبلاً از آن لذت میبردید، تحریکپذیری و عصبانیت شدید، ترس از مادر خوبی نبودن، ناامیدی، احساس بیارزشی، شرم، گناه یا بیکفایتی، کاهش واضح توانایی تفکر، تمرکز یا تصمیمگیری، بیقراری، اضطراب شدید و حملات پانیک، افکار آسیب رساندن به خود یا کودک و در نهایت افکار مکرر مرگ یا خودکشی. افسردگی پس از زایمان درمان نشده ممکن است برای چندین ماه یا بیشتر ادامه یابد و بر رفاه مادر و رشد کودک تاثیر مخرب بگذارد.
بیشتر تحقیقات بر روی اشکال مختلف درمان افسردگی پس از زایمان متمرکز شده است. به عنوان مثال، برای زنانی که در پی درمان افسردگی پس از زایمان هستند، درمان شناختی رفتاری یا داروهای ضد افسردگی از معمولترین رویکردها هستند. با این حال، توجه کمی به استراتژیهای ارتقای سلامت روان شده است. مراقبتهای بهداشت روان پیشگیرانه، که بر کاهش احتمال ابتلا به اختلالات روانپزشکی و ارتقای تابآوری تمرکز دارد، به طور فزایندهای به گام بعدی مهم در خدمات بهداشت روان تبدیل میشود. تحقیقات در مورد رویکردهای پیشگیرانه برای سلامت روانی مادران باردار کم است. با این حال، یک مطالعه اخیر که در سال 2024 توسط پاملا سورکان و همکارانش در دانشگاه جانز هاپکینز منتشر شد، نشان داد که شناختی رفتاری متمرکز بر اضطراب، روشی موثر برای کاهش احتمال ابتلای مادران به اختلالات اضطرابی و افسردگی پس از زایمان است. زنان باردار با علائم خفیف اضطراب و بدون افسردگی بالینی برای مطالعه انتخاب شدند. این شرکتکنندگان به این دلیل انتخاب شدند که اضطراب قبل از تولد فرزند، اغلب اضطراب، افسردگی و خطر خودکشی را پس از زایمان پیشبینی میکند. سپس زنان باردار به دو گروه تقسیم شدند: یک گروه شش جلسه درمان شناختی رفتاری پیشگیرانه دریافت کرد، در حالی که دیگری طبق معمول مراقبتهای قبل از زایمان عمومی را دریافت کرد. زنانی که درمان شناختی رفتاری پیشگیرانه دریافت کردند، شش هفته پس از زایمان به ترتیب 81 درصد و 74 درصد کاهش در احتمال افسردگی و اضطراب متوسط تا شدید داشتند. تنها 12 درصد از زنان گروه دریافت کننده درمان شناختی رفتاری پیشگیرانه دچار افسردگی پس از زایمان شدند، درحالی که 41 درصد زنان در گروه کنترل که تنها مراقبتهای عمومی دوران بارداری را دریافت کرده بودند، دچار افسردگی پس از زایمان شدند.
نتایج نشان میدهد که اقدامات پیشگیرانه برای سلامت روان زنان باردار امیدوارکننده است و باید در خدمات مراقبتهای دوران بارداری برای زنانی که عوامل خطر افسردگی و اضطراب پس از زایمان را دارا هستند، اجرا شود. بیشاپ بیان میکند که عوامل خطر رایج عبارتند از: سابقه اضطراب یا افسردگی، نوسانات هورمونی، عدم حمایت اجتماعی قوی، رویدادهای استرسزای زندگی مانند تجربیات آسیبزای قبل زایمان، فشار مالی، مشکلات روابط، و وجود فشار زیاد برای برآورده کردن انتظارات اجتماعی. شناخت این عوامل خطر امکان حمایت و مداخله هدفمند را فراهم میکند. ادغام درمان شناختی رفتاری با حمایتهای موجود در مراقبتهای دوران بارداری ممکن است تا حد زیادی میزان مشکلات سلامت روانی را که مادران قبل و بعد از زایمان تجربه میکنند، کاهش دهد. بیشاپ معتقد است درمان شناختی رفتاری به عنوان یک مداخله پیشگیرانه برای کاهش خطر افسردگی و اضطراب پس از زایمان، نویدبخش است. با پرداختن به الگوهای افکار منفی و آموزش راهبردهای مقابلهای در مراحل اولیه، این درمان میتواند زنان را برای مدیریت موثرتر عوامل استرسزا و ایجاد انعطافپذیری در دوران بارداری و پس از زایمان توانمند کند. گنجاندن درمان شناختی رفتاری در مراقبتهای دوران بارداری میتواند به عادیسازی بحثها در مورد سلامت روان و انگزدایی از جستجوی حمایت برای رفاه عاطفی کمک کند. با این حال، بیشاپ همچنین خاطرنشان میکند که این رویکرد ممکن است برای کسانی که نیازها و تاریخچه پیچیدهای دارند کافی نباشد. در چنین مواردی، رویکردهای پیشگیرانه برای مراقبت از سلامت روان ممکن است همراه با سایر رویکردها و راهبردهای درمانی، مانند مداخلات ذهن آگاهی و حمایت اجتماعی در نظر گرفته شود. بارداری و دوره پس از زایمان میتواند مرحلهای آسیبپذیر در زندگی یک زن باشد، جایی که نگرانیهای مربوط به سلامت روان میتواند به طور قابل توجهی بر سلامت مادر و نوزاد تأثیر بگذارد. برنامهریزی از قبل برای دوره پس از زایمان در تقویت سلامت روحی و جسمی بسیار مهم است. یک رویکرد پیشگیرانه برای مراقبت از سلامت روان مادر می تواند به ایجاد یک سیستم حمایتی قوی و مدیریت عوامل استرس زا کمک کند.
تگ ها:
نظرسنجی
اخبار مرتبط
اختلالی که سلامت مادران و نوزادان را تهدید میکند
ازدواج و طلاق در هرمزگان افزایش یافت
بازگشت حجاج هرمزگانی از حج تمتع
رگ مصنوعی جایگزین شریان بيماربندرعباسي شد
شرکت آب و فاضلاب روستایی هرمزگان رتبه سوم دستگاه برتر استانی را کسب کرد
پربازدیدترین ها
مجموعه سازه گستر گامبرون
شرایط جدیدی برای دریافت کارت اعتباری سهام عدالت اعلام شده که براساس آن شش گروه از سهامداران نمیتوانند کارت اعتباری بگیرند.
مدیر فناوری اطلاعات و ارتباطات سازمان منطقه آزاد قشم از الکترونیکی شدن مراحل ثبت نام و تمدید کارت شهروندی قشم با هدف کاهش مراجعات حضوری برای کنترل بهتر و مقابله با شیوع ویروس کرونا در جزیره خبر داد.
جدیدترین اخبار