25

اسفند

1403


اجتماعی

05 اسفند 1403 21:13 0 کامنت

 باور غلط اول: آزمایش مواد مخدر برای نوجوانان طبیعی است و نباید والدین را نگران کند


مصرف و آزمایش مواد مخدر در میان نوجوانان اغلب توسط بسیاری حتی والدین نادیده گرفته می‌شود. والدین و مراقبان  ممکن است از این موضوع غافل باشند که هر گونه مصرف مواد مخدر و محرک، مغز نوجوان را در معرض خطر قرار می‌دهد. برای نوجوانان امروزی، زندگی اغلب طاقت‌فرسا به نظر می‌رسد، اما اجتناب از الکل، تنباکو، ماری‌جوانا و سایر مواد مخدر بهترین انتخاب برای ارتقای تداوم رشد جسمی و ذهنی سالم است. جلوگیری یا تأخیر در مصرف تمامی دسته‌های مواد برای نوجوانان نه تنها خطر ابتلا به افسردگی، روانپریشی  و مشکلات مدرسه و یادگیری را کاهش می‌دهد، بلکه احتمال اعتیاد آن‌ها را در بزرگسالی نیز به میزان قابل توجهی کم می‌کند. شارون لوی مدیر مؤسس مؤسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر و دکتر رابرت دوپونت، قویاً از رویکرد عدم تحمل مصرف مواد در جوانان حمایت می‌کنند. آن‌ها تاکید می‌کنند که هیچ مقدار مصرف مواد مخدر برای جوانان بی‌خطر نیست. اکنون مشخص شده است که تی‌اچ‌سی موجود در ماری جوانا با مدارهای مغزی در حال رشد که مسئول تنظیم رفتار هستند تداخل می‌کند و منجر به افزایش ریسک‌پذیری و تصمیم‌گیری ضعیف می‌شود. حتی استفاده نادر و دیر به دیر نوجوانان می تواند مانع قضاوت درست شود و احتمال رفتارهای پرخطر و حوادث را افزایش دهد. همچنین والدین و معلمان باید آگاه باشند که  نوجوانان بیشتر از بزرگسالان به اختلال مصرف حشیش مبتلا می‌شوند ، زیرا در طول این مرحله رشد، نوروپلاستیسیته افزایش یافته است و اختلال ناشی از آن ممکن است منجر به عملکرد ضعیف تحصیلی و روابط بین فردی مشکل ساز شود.

باور غلط دوم: اعتیاد یک ضعف شخصی است


اعتیاد به این معنا نیست که افراد ضعیف‌النفس باشند، بلکه فرایند بسیار پیچیده‌تری است که به مواد مخدر مصرفی، دوز، مسیر، دفعات و عوامل خطر مانند سن مصرف کنندگان بستگی دارد. همچنین، داروی مشابه در دوز یکسان، به دلیل تفاوت‌های شخصی، و همچنین وجود یا فقدان تجارب آسیب‌زا از زندگی گذشته، تأثیر متفاوتی بر افراد می‌گذارد. جوئل گلرنتر از دانشگاه ییل انواع ژنتیکی مرتبط با آسیب‌پذیری در برابر اعتیاد را شناسایی کرد. با این حال، ویژگی‌های ژنتیکی، خود با عوامل محیطی در ایجاد اختلالات مصرف مواد تعامل دارند. او در تکمیل یافته‌های خود گفته است: «اعتیاد یک بیماری پیچیده مغز است. نادیده گرفتن این واقعیت تنها تلاش‌های ما برای یافتن راه‌حل‌های موثر را مختل می‌کند.

باور غلط سوم: افراد برای بهبودی از اعتیاد باید به مستاصل‌ترین حالت برسند


این باور عمومی به شکل اشتباه و خطرناک است. آزمایش الکل کنار جاده از هزاران مرگ جلوگیری کرده و به بسیاری از افراد مبتلا به اختلالات مصرف الکل  کمک کرده تا بر اختلال خود غلبه کنند، گاهی اوقات حتی با اجبار دادگاه. حدود 50 درصد از کسانی که به دلیل مصرف الکل هنگام رانندگی دستگیر شده‌اند دارای اختلال کلی مصرف الکل هستند. اعتیاد یک بیماری مزمن و عودکننده ناشی از تغییرات در مدارهای مغز است، به ویژه در مناطقی که پاداش، استرس و تصمیم‌گیری  کنترل می‌شوند . در حالی که برخی از افراد پس از متحمل شدن عواقب وخیم به دنبال کمک هستند، برخی دیگر بر اساس یک تخلف قبلی توسط دادگاه مجبور به درمان می‌شوند. انتظار برای رسیدن به پایین‌ترین سطح و سپس درمان اعتیاد، خطرات عمده آسیب رساندن به روابط، شغل و سلامت فرد را افزایش می‌دهد و تسلط دارو را بر فرد تقویت می‌کند.

باور غلط چهارم: درمان اعتیاد هرگز جواب نمی‌دهد


محققان دانشگاه بریتیش کلمبیا و دانشکده پزشکی هاروارد اخیراً داده‌های نظرسنجی را از نزدیک به 57000 شرکت‌کننده در 21 کشور طی 19 سال تجزیه و تحلیل کردند و داده‌های واضحی را ارائه کردند. آن‌ها دریافتند که مانع شماره یک برای درمان، خود افراد معتاد هستند: بیشتر آن‌ها اعتیاد خود را انکار می‌کردند و نمی‌دانستند که نیاز به درمان دارند. الکلی‌های گمنام اغلب موفق هستند و بدون قضاوت به اعضای جدید نقشه راه، الگوها، امید و بازپروری ارتباطات اجتماعی ارائه می‌دهند. افراد موفقی که به طور فعال در جلسات ان‌ای  شرکت می‌کنند، اغلب شکایت دارند که دوستان و اطرافیان‌شان از زمانی که به جلسات رفته‌اند مدام از آن‌ها می‌پرسند که چرا "هنوز درمان نشده‌اند". اما رفتن به جلسات چیزی است که کارساز است و خود این افراد می‌دانند که با پشتکار در نهایت درمان خواهند شد. حتی در میان متخصصان، هیچ اتفاق نظری در مورد اینکه چه چیزی درمان را موفقیت‌آمیز خواهد کرد، وجود ندارد. برای برخی، موفقیت این است که فرد هنوز زنده است و به دلیل مصرف بیش از حد دارو در 6 ماه یا سال گذشته به اورژانس منتقل نشده است. برای دیگران، مصرف داروهای درمانی است و برای برخی، فقط پرهیز و از سرگیری کامل همه تعهدات خانوادگی و کاری موفقیت محسوب می‌شود. مسئله دیگر این است که اکثر افراد مبتلا به اعتیادهای متعددی به طور همزمان دارند. همچنین این درست است که بسیاری از افراد برای سایر مشکلات پزشکی، اعتیاد و روانپزشکی نیز به درمان مراجعه می‌کنند، با این حال، تنها به ندرت بیماران برای همه مشکلات ارزیابی و درمان می‌شوند.

باور غلط پنجم: مصرف بیش از حد داروها باعث آسیب مغزی نمی‌شود


سوء مصرف مواد مخدر می‌تواند به مغز آسیب برساند. نجات یافتگان از مصرف بیش از حد ممکن است از آسیب مغزی کشف نشده و آسیب مغزی هیپوکسیک ناشی از افسردگی تنفسی ناشی از مواد افیونی رنج ببرند. به عنوان یک جامعه، ما هیپوکسی را عموما همراه با غرق شدن یا خفگی درک می‌کنیم تا با مصرف بیش از حد مواد مخدر و از دست دادن هوشیاری، اما به هرحال این اتفاق بسیار رایج‌تر از چیزی است که ما تصور می‌کنیم. مطالعات اخیر تخمین می‌زند که حداقل نیمی از افرادی که از مواد افیونی استفاده می‌کنند، به طور غیرقانونی مصرف بیش از حد غیر کشنده را تجربه کرده‌اند یا شاهد مصرف بیش از حد آن بوده‌اند. افرادی که به طور منظم از مواد مخدر استفاده می کنند، به دلیل تصادف، دعوا و مصرف بیش از حد در معرض خطر آسیب مغزی هستند. یک بار مصرف بیش از حد فنتانیل می‌تواند باعث هیپوکسی، آسیب مغزی و مشکلات حافظه و تمرکز شود .مصرف بیش از حد قرص‌های تقلبی، کوکائین، مت آمفتامین، زایلازین یا هروئین معمولاً شامل فنتانیل نیز می‌شود که باعث می‌شود مصرف بیش از حد از نظر عصبی شایع‌تر شود.
خلاصه اینکه افسانه ها و باورهای غلط باعث افزایش انگ می‌شود و احتمال اینکه فردی که دارای یک بیماری اعتیادگونه است درمان سریع و موثری دریافت کند را کاهش می دهد. ما در مرحله پیش اعتیاد به مداخله و درمان اولیه نیاز داریم و هرگز نباید اجازه دهیم باورهای اشتباه رایج امکان درمان را نفی کند و باید همواره به یاد دااشته باشیم که جلوگیری از مصرف نوجوانان و جوانان بسیار مهم است.
 

تگ ها:

دیدگاه ها (0)
img