24

اسفند

1403


فرهنگی و هنری

06 اسفند 1403 22:02 0 کامنت

 بدن و ذهن


وقتی از یادگیری نه گفتن منع می‌شویم، ممکن است بدنمان آن را به جای ما بگوید. این دانش عمومی است که استرس بر بدن تأثیر می‌گذارد و می‌تواند باعث بیماری مزمن شود. 
گبور مته در تحلیل خود در مورد تأثیر استرس بر بدن یک گام فراتر می‌رود و عمیق‌تر به بیماری‌های خودایمنی و چگونگی واکنش‌های ما به زندگی و همچنین تربیت ما، و روابط ما با عزیزان، بر نحوه واکنش بدن ما، چه خوب و چه بد، می پردازد. این کتاب دارای انبوهی از اطلاعات است که به نظر من خواندن آن‌ها ضروری است. کتاب مته از بسیاری جهات زنگ بیداری است. نویسنده یکی از پزشکان مشهور و محبوب ونکوور است و با  شور و شهود بسیاری در مورد بدن انسان، بیماری و تجربیات زندگی می‌نویسد. 
موضوع اصلی که مته به آن می‌پردازد، موضوع روان شناسی عصبی است، علم تعاملات بین ذهن و بدن. اساساً "سیستم ایمنی ما جدا از تجربه روزانه وجود ندارد" و احساسات و فیزیولوژی ما به هم مرتبط هستند. پزشکان اغلب علائم ما را می‌پرسند، اما تعداد کمی از آن‌ها واقعاً به ما کمک می‌کنند درک کنیم که دوران کودکی، تربیت و سایر عوامل نقش مهمی در سلامت بدن ما دارند. اما مته از یک رویکرد جامع‌تر به مراقبت‌های بهداشتی دفاع می‌کند.
من نمونه‌های واقعی این کتاب را بسیار آموزنده و همچنین بسیار غم انگیز یافتم. داستان گیلدا رادنر که بر اثر سرطان تخمدان درگذشت. یکی از چیزهایی که او گفت و من تمام تلاشم را می‌کنم تا با آن زندگی کنم، به شرح زیر است: "این مهم است که بدانید باید از خود مراقبت کنید زیرا تا زمانی که این کار را نکنید نمی‌توانید از هیچ کس دیگری مراقبت کنید." علاوه بر رادنر، تحلیل‌هایی نیز در مورد جاناتان سویفت (سفرهای گالیور) و رونالد ریگان وجود داشت که ماته گفت که زندگی‌نامه‌اش را با «فقر عاطفی، پوشیده از احساسات» نوشته است. احساسات بخش بزرگی از این کتاب بود، احساسات سرکوب شده به عنوان بیان ناسالم و کمک به استرس تلقی می‌شوند. نویسنده در این مورد می‌گوید: "احساسات دنیا را برای ما تفسیر می‌کنند. آن‌ها یک عملکرد سیگنال مانند دارند و به ما در مورد حالات داخلی‌مان چیزهای مهمی می‌گویند زیرا تحت تأثیر ورودی‌هایی از جهان بیرون قرار می‌گیرند. احساسات پاسخ‌هایی به محرک‌های حال حاضر هستند که از طریق حافظه تجربه گذشته فیلتر می‌شوند و آینده را بر اساس درک ما از گذشته پیش‌بینی می‌کنند.
خشم سرکوب شده منجر به اختلال در ایمنی بدن می‌شود. ناتوانی در پردازش و بیان موثر احساسات، و تمایل به خدمت به نیازهای دیگران قبل از در نظر گرفتن نیازهای خود، الگوهای رایج در افرادی است که به بیماری‌های مزمن مبتلا می‌شوند. از این کتاب یاد می‌گیریم که کمال گرایی مضر است و همچنین می‌آموزیم که بسیاری از ما بار دیگران را به دوش می‌کشیم و این می تواند فلج کننده شود. در مورد آلزایمر، سرطان، زوال عقل، مولتیپل اسکلروزیس یا ام‌اس و سایر بیماری‌ها بیشتر یاد می‌‌گیریم. گبور مته بدون اینکه لحن اتهامی، دستوری یا قضاوت‌کننده‌ای به خود بگیرد در مورد اعتقاد راسخ خود در ارتباط با منشا این بیماری‌ها با مخاطب سخن می‌گوید. او همدلی زیادی دارد و خواننده را به سمت تحلیل خود و احساساتش راهنمایی می کند تا به پذیرش و شفای خود برسد.
مته در کتاب وقتی بدن نه می‌گوید می‌نویسد: "وقتی افراد استرسشان را توصیف می‌کنند معمولا منظورشان آشفتگی عصبی‌ای است که زیر فشار خواست‌های خیلی زیاد معمولا در حیطه‌ی کاری، خانوادگی، روابط، امور مالی و یا سلامت- تجربه می‌کنند. اما حس فشار عصبی، تعریف استرس نیست؛ به معنای دقیق‌تر اینگونه نیست که وقتی افراد تحت استرس هستند، همواره فشار عصبی را احساس کنند. طبق تعریف ما از استرس که در ادامه مطرح خواهیم کرد استرس صرفا یک احساس ذهنی نیست. بلکه مجموعه‌ای از رویدادهای فیزیولوژیک عینی در بدن است که مغز، دستگاه هورمونی، سیستم ایمنی و بسیاری از ارگان‌های دیگر را نیز در بر می‌گیرد. هم حیوانات و هم انسان‌ها می‌توانند استرس را بدون آگاهی از حضور آن تجربه کنند".

زنان و بیماری‌های عصبی


مخاطب از خواندن اینکه طبق مطالعات کلینیکی، بر اساس تجربه کاری نویسنده، زنان 80 درصد از بیماری‌های خودایمنی را در جامعه مدرن ما دارند، تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. بیماری‌ای که در آن سیستم ایمنی بدن به بدن حمله می‌کند در زنان بسیار بیشتر از مردان اتفاق می‌افتد. مواردی مانند آرتریت روماتوئید، مولتیپل اسکلروزیس، لوپوس سیستمیک، خستگی مزمن، فیبرومیالژیا، بیماری‌های التهابی روده، آسم مزمن و غیره. چرا؟ همانطور که نویسنده در این کتاب به خوبی آن را از طریق داستان‌های بیماران مختلف بیان کرده است، به این دلیل است که زنان به طور اجباری به نیازهای عاطفی دیگران توجه دارند تا نیازهای خود. مادر ما با وجود هشدارهای افراد خانواده مبنی بر جدی گرفتن نیازهای خود، هرگز تغییری نکرده است و ما همیشه این را در خانواده‌های خود و دیگران دیده‌ایم. اینکه زنان به جای خود و دیگران مسئولیت‌های عاطفی و حمایتی را بر عهده می‌گیرند، باز هم بسیار غم انگیز اما واقعی است، آنها تمایل دارند خشم سالم خود را سرکوب کنند، بنابراین باید بسیار بسیار خوب و صلح طلب باشند. بنابراین چندان دور از نظر نیست که زنان بیش از مردان دچار بیماری‌های عصبی و خودایمنی شوند. این اثر، کتابی واقعی و شگفت‌انگیز درباره این است چگونه استرس و اضطراب سیستم ایمنی را ضعیف می‌کند و باعث ایجاد بیماری‌ها می‌شود. در فصل آخر، نویسنده توصیه‌هایی در مورد چگونگی مقابله با الگوهای استرسی که بسیاری از مردم را آزار می‌دهد، ارائه می‌دهد. بنابراین اگر به ارتباط ذهن و بدن و تحقیقات پزشکی که آن را تأیید می‌کند علاقه‌مند هستید، این کتاب را به خودتان هدیه دهید و از اثرات ارزشمند آن بر ذهن و بدن خود لذت ببرید. 
 

دیدگاه ها (0)
img