24

اسفند

1403


اجتماعی

سلامت

19 اسفند 1403 22:52 0 کامنت

بلوغ و نوجوانی


مسیر درک چالش‌های سلامت روان برای زنان اغلب از نوجوانی شروع می‌شود. در این دوره، دختران جوان با فشارهای اجتماعی، نگرانی‌های مربوط به تصویر بدن و پویایی نوسانات روابط نوجوانان دست و پنجه نرم می‌کنند. شروع دگرگونی‌های هورمونی، فیزیکی و احساسی در این سال‌ها می‌تواند باعث اضطراب و افسردگی شود که با به تصویر کشیدن استانداردهای دست نیافتنی زیبایی و موفقیت توسط رسانه‌های اجتماعی تشدید می‌شود. علائمی که در این زمان ممکن است به تخریب سلامت روان منجر شوند و باید به آن‌ها توجه کرد عبارتند از تغییرات ناگهانی در رفتار یا خلق و خو، کناره‌گیری از دوستان و فعالیت‌ها و نگرانی بیش از حد در مورد وزن و ظاهر. مربیان، والدین و اطرافیان برای پشتیبانی و کمک به مدیریت این علائم می‌توانند در مورد تغییراتی که با بلوغ به وجود می‌آیند، آموزش‌های لازم را ارائه دهند و محیطی را ایجاد کنند که دختران در آن احساس راحتی کرده و بتوانند در مورد احساسات خود صحبت کنند. 
مدارس و خانواده‌ها می‌توانند از طریق حمایت از گفتگوهای باز و ارائه منابع برای کمک حرفه‌ای به دختران نوجوان در گذار امن از این دوره کمک کنند. اطرافیان باید دختران جوان را تشویق کنند تا در فعالیت‌هایی که باعث افزایش عزت نفس می‌شوند، مانند ورزش، هنر و کارهای داوطلبانه شرکت کنند. به زنان جوان  الگوهای مثبت و مربیان موفقی معرفی کنید تا درک و اعتماد به نفس سالمی از خود پرورش دهند. ترویج استفاده از خدمات مشاوره و منابع بهداشت روان راه موثر دیگری در کمک به پرورش سلامت روان دختران نوجوان است.

افسردگی پس از زایمان


افسردگی پس از زایمان یک چالش مهم سلامت روان است که بسیاری از زنان را پس از تولد فرزند تحت تاثیر قرار می‌دهد. علائم این تشخیص روانپزشکی می‌تواند شامل غم و اندوه مداوم، کاهش انرژی، تغییر در الگوهای خواب و غذا خوردن، اضطراب و مشکل در برقراری ارتباط با نوزاد باشد. دلایل زیادی برای افسردگی پس از زایمان وجود دارد، از جمله تغییرات هورمونی، سازگاری روانی با مادر شدن، و استرس فیزیکی و عاطفی مراقبت از نوزاد. علائمی که اطرافیان هنگام مادر شدن زنان  باید به آن‌ها توجه کنند، غم و اندوه مداوم یا بد خلقی، عدم علاقه به نوزاد یا ترس از آسیب رساندن به نوزاد و احساس ناامیدی و ناتوانی می‌باشد. اطرافیان در مواجهه با چنین شرایطی باید با یک مرکز بهداشت کودک و خانواده محلی ارتباط برقرار کنند، جایی که یک متخصص بهداشت می‌تواند با فرد ملاقات کند  و افسردگی پس از زایمان را بررسی کرده و کمک کند. یک شبکه حمایتی از خانواده، دوستان و گروه‌هایی بسازید که می‌توانند کمک عاطفی و عملی ارائه دهند. گروه‌های حمایتی متشکل از همتایان به‌ویژه می‌توانند از زنانی که مشکل مشابهی را تجربه می‌کنند، می‌تواند آرامش و درک متقابلی ارائه دهد. تازه مادران را تشویق کنید تا در صورت نیاز به دنبال کمک حرفه‌ای باشند. درمان حرفه‌ای، مانند درمان شناختی رفتاری  و دارودرمانی، در صورت لزوم، درمان‌های موثری در این امر هستند.

نیروی کار: ایجاد تعادل بین مادری و اشتغال


با انتقال زنان به بزرگسالی، آن‌ها اغلب نقش‌های متعددی را بر عهده می‌گیرند، اشتغال، همسری، مادر بودن، مراقبت از پدر و مادر و غیره. فشار برای برتری در هر نقش می‌تواند منجر به استرس، اضطراب و حتی فرسودگی شغلی شود. چالش‌های محل کار، از جمله تبعیض جنسیتی و اختلاف دستمزد، این مسائل را بیشتر و پیچیده‌تر می‌کند و بر سلامت روان زنان تأثیر می‌گذارد. نشانه‌هایی که باید مراقب آن‌ها باشید، خستگی و سرگیجه مداوم، تحریک‌پذیری یا فوران عاطفی ناگهانی  و احساس شکست یا عدم کفایت در ایجاد تعادل در نقش‌ها است. برای کمک به تعدیل این چالش‌ها کارفرمایان می‌توانند با ارائه ساعات کاری انعطاف‌پذیر، گزینه‌های کار از راه دور و سیاست‌های مرخصی والدین از زنان حمایت کنند. یک سیستم حمایتی با شریک عاطفی، خانواده و منابع جامعه ایجاد کنید تا بار تعادل نقش های متعدد را کاهش دهید. برای مدیریت استرس و جلوگیری از فرسودگی، مراقبت از خود را در اولویت قرار دهید و مرزهای سالمی را تعیین کنید. مدیریت زمان را انجام دهید و اهداف واقع‌بینانه را برای کاهش استرس تعیین کنید و در صورت نیاز به دنبال کمک گرفتن از مشاوران و روانشناسان باشید.

قبل از یائسگی و یائسگی


یائسگی و مرحله انتقالی که به عنوان پیش یائسگی شناخته می‌شود، مراحل مهمی در زندگی یک زن است که می‌تواند به شدت بر سلامت روان او تأثیر بگذارد. نوسانات سطح هورمون در دوران پیش از یائسگی می‌تواند منجر به اختلالات خواب، نوسانات خلقی، اضطراب، افسردگی، تحریک‌پذیری و مشکلات تمرکز و حافظه شود. یائسگی نشان دهنده پایان سال‌های باروری زنان است و معمولاً بین سنین 45 تا 60 سالگی رخ می‌دهد، اگرچه زمان دقیق آن می‌تواند متفاوت باشد. علائمی که نشان می‌دهند یک زن در آستانه‌ی یائسگی قرار داشته و نیازمند درک و حمایت است شامل نوسانات خلقی و تحریک‌پذیری، اضطراب و افسردگی و اختلالات خواب و خستگی می‌باشد. پشتیبانی و مدیریت دوران یائسگی به حمایت اطرافیان و جامعه نیاز دارد. ترویج آموزش و آگاهی در مورد یائسگی برای کمک به زنان در درک تغییراتی که تجربه می‌کنند و کاهش انگ‌های مربوط به یائسگی بسیار موثر است. دسترسی به متخصصان مراقبت‌های بهداشتی که در مورد یائسگی و تأثیر آن بر سلامت روان آگاه هستند برای مدیریت موثر علائم ضروری است. 
درمان جایگزینی هورمونی یا اچ‌آرتی،  ممکن است برای برخی از زنان گزینه‌ای برای مدیریت علائم شدید باشد، اما بحث در مورد خطرات و فواید آن با یک ارائه دهنده مراقبت‌های بهداشتی ضروری است. گروه‌های حمایتی تجربیات مشترک و راهبردهای مقابله‌ای را ارائه می‌کنند که حس تعلق و درک را ایجاد می‌کنند. تنظیم سبک زندگی از جمله ورزش منظم، رژیم غذایی سالم و خواب کافی می‌تواند برخی از علائم فیزیکی و احساسی یائسگی را کاهش دهد. ذهن آگاهی، یوگا و مدیتیشن نیز می‌توانند در مدیریت استرس و بهبود سلامت ذهنی مفید باشند.

زندگی بعدی و پیری


با انتقال زنان به زندگی بعدی و پیری، آن‌ها با چالش های سلامت روانی منحصر به فردی روبرو می‌شوند. این دوره می‌تواند با تغییرات قابل توجهی در زندگی، از جمله بازنشستگی، از دست دادن شریک زندگی و سایر عزیزان، افزایش مشکلات سلامت جسمانی و انزوای اجتماعی مشخص شود. این عوامل می‌توانند تأثیرات عمیقی بر سلامت روان داشته باشند و به طور بالقوه منجر به افسردگی، اضطراب و زوال شناختی شوند. درک این چالش ها برای حمایت و ارتقای سلامت روان در میان زنان سالخورده حیاتی است. 
علائم خطری که باید در این دوران به آن‌ها توجه کرد، شامل کناره‌گیری از فعالیت ها و سرگرمی‌های اجتماعی، غم و اندوه مداوم، اشک ریختن یا کاهش انگیزه، تغییر در الگوهای خواب، اشتها، یا سطح انرژی، مشکل در تمرکز و تصمیم‌گیری یا به خاطر سپردن چیزها است. برای حمایت از زنان در این دوره مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، باشگاه‌ها یا گروه‌ها را برای مبارزه با انزوا تشویق کنید. پلتفرم‌های مجازی همچنین می‌توانند راهی برای حفظ ارتباط با خانواده و دوستان ارائه دهند. فعالیت بدنی منظم، رژیم غذایی متعادل و معاینات پزشکی می‌تواند سلامت جسمی و روانی را بهبود بخشد. فعالیت‌هایی مانند پیاده روی، یوگا و شنا می توانند به ویژه مفید باشند. 
برای کمک به حفظ عملکرد شناختی و ایجاد حس موفقیت و هدف، در فعالیت‌های تحریک‌کننده ذهنی مانند خواندن، پازل یا یادگیری مهارت‌های جدید شرکت کنید. دسترسی به متخصصان سلامت روان که در مراقبت از سالمندان تخصص دارند، می‌تواند استراتژی‌های مناسبی را برای مدیریت مسائل سلامت روان ارائه دهد. گروه‌های مشاوره و حمایت از سوگ نیز می‌توانند آرامش و تفاهم را فراهم کنند. تشویق کار داوطلبانه یا دنبال کردن سرگرمی‌ها و علایق برای ایجاد مشارکت معنادار و احساس مشارکت در جامعه بسیار مهم و حیاتی است.
در پایان، همانطور که روز جهانی زن را جشن می‌گیریم، مهم است که بر اهمیت آگاهی از سلامت روان و حمایت از زنان در تمام مراحل زندگی تاکید کنیم. شناخت علائم مسائل مربوط به سلامت روان و ایجاد یک شبکه حمایتی می‌تواند زنان را برای کمک گرفتن و مدیریت موثر چالش‌های خود، توانمند کند. آموزش، ارتباطات و حمایت جامعه کلیدی برای تقویت تاب آوری و رفاه زنان است. بیایید امروز و هر روز به حمایت از سلامت روان زنان متعهد باشیم.
 

دیدگاه ها (0)
img