24

اسفند

1403


سیاسی

21 اسفند 1403 08:08 0 کامنت

در چنددهه گذشته نیز رشد و توسعه کشور‌های آسیایی از ژاپن و کره جنوبی گرفته تا مالزی و اکنون نیز کشور‌های عربی جنوب خلیج فارس، اهمیت نقش و جایگاه نخبگان در امر سیاست‌ورزی بیشتر از هر زمانی شده است. افرادی که با اتکا به عقلانیت از طریق اصلاح ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و جامعه خود را در مسیر رشد و شکوفایی قرار می‌دهند. اگر چه تجربه بسیاری کشور‌ها نشان از موفقیت نخبگان دارد اما تاریخ معاصر ایران از دوران قاجار و عباس میرزا تاکنون همه حکایت از حذف و کنار زدن نخبگان از عرصه سیاست ورزی در ایران دارد. در دهه ۱۳۷۰ کتابی با عنوان جامعه شناسی نخبه‌کشی در ایران تالیف شد که به روایت دوران قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و مصدق پرداخته است و روایت می‌کند که ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه ایران اجازه تغییر و تحول به این نخبگان را نمی‌دهد و در نهایت در بازه زمانی کوتاهی از عرصه سیاست‌ورزی در ایران کنار زده می‌شوند. اتفاقی که شاید مشابه آن را اکنون بتوانیم با کنار زدن «محمد‌جواد ظریف» معاون رئیس جمهور پزشکیان و وزیر خارجه اسبق ایران مشاهده کنیم. ظریف که دانش آموخته دکترا علوم سیاسی و روابط بین‌الملل است و اکنون دانشیار دانشگاه تهران است باوجود سوابق موفق در حوزه‌های فعالیت خود با تاکید برخی جناح‌‌های سیاسی اکنون نمی‌تواند به عنوان یک فرد تاثیرگذار در قوه مجریه و دستگا‌های تصمیم‌گیر ایران حضور داشته باشد. این بدان معناست فردی که دارای تحصیلات عالی در حوزه سیاست است و می‌توان از او به عنوان یک اندیشمندسیاسی نام برد جایی در عرصه سیاست ورزی در ایران نخواهد داشت. البته فقط «محمد جواد ظریف» نیست که در سال‌های گذشته کنار زده شده‌اند. افرادی چون «علی طیب‌نیا» موفق‌ترین وزیر اقتصاد بعد از انقلاب اسلامی و استاد اقتصاد دانشگاه تهران نیز مشمول این ماجرا شده است.
این افراد در یک دوره‌ای عملکرد موفق از خود به جای می‌گذارند اما پس مدتی بنا به دلایلی دیگر جایی در تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان کشور ندارند. سوال اصلی که شاید ذهن جامعه ایران را درگیر کند این است چرا این افراد با این قابلیت‌ها حذف می‌شوند؟
پاسخ به این سوال واضح به نظر می‌رسد؛ این افراد در عین حال که نخبگان سیاسی هستند نخبگان علمی نیز هستند و به مراتب قابلیت‌های بیشتر از عموم نخبگان سیاسی دارند و بیشتر مورد قبول جامعه قرار می‌گیرند. همچنین این افراد در حوزه‌های کاری خود متخصص هستند و تخصص را بر هر چیزی اولویت می‌دهند. این موضوع باعث می‌شود آن‌ها به جای راضی نگه داشتن جناح‌ها و گروه‌های سیاسی فقط در اندیشه حل مشکلات کشور و جامعه باشند. در اینجا یک تعارض به وجود می‌آید. وقتی این افراد به سمت حل مشکلات می‌روند منافع گروه‌های در سیاست و جامعه به خطر می‌افتد. بنابراین مخالفان موقعیت خود را در خطر می‌بینند و به سرعت به سمت حذف و کنار زدن حرکت می‌کنند.
چرخه این کنار زدن‌ها فقط یک بازنده دارد و آن هم ایران است. برای رشد وتوسعه ایران باید این چرخه معیوب کنار زدن نخبگان و متخصصان ایران دوست به پایان برسد‌. این افراد که با بودجه‌های عمومی کشور تحصیل کرده‌اند و به متخصصان حوزه مربوط به خود تبدیل شده‌اند باید اکنون علم و توان خود را در اختیار مردم ایران بگذارند. مردم و جامعه ایران حق دارند از دانش و تخصص بهره ببرند. تجربه کشور‌های توسعه یافته نیز در همه جای جهان این موضوع را ثابت کرده است. استفاده از نخبگان سیاسی و علمی یک اصل غیر قابل انکار در رشد و توسعه جوامع امروزی است. همانطور که گفتیم اگر ایران می‌خواهد به سمت رشد و توسعه حرکت کند باید ظرفیت‌های لازم را برای فعالیت نخبگان و متخصصان فراهم کند. اگر چنین اتفافی صورت نگیرد و روز به روز عرصه برای حضور آن‌ها تنگ‌تر شود جایگاه افراد منفعت‌طلب بیشتر می‌شود و به همین ترتیب مشکلات کشور نیز چندبرابر می‌شود.

دیدگاه ها (0)
img