24

اسفند

1403


فرهنگی و هنری

21 اسفند 1403 10:11 0 کامنت

«هرکه را پسته ی خندان تو از دیده بشد
دیده از پسته ی خندان تو گریان دارد»
عطار
تفسیر اول:
در حاشیه ی نسخه‌ای قدیمی از دیوان شاعر، شخصی به خط خوش، چنین نوشته است که گویا شاعر در آستانه ی سال نو،جهت خرید سور و سات عید از خانه بیرون می‌آید و اهل منزل چشم به راه، که با دست پر برگردد. و چون شاعر به مغازه ی خشکبار فروشی می‌رسد و پسته‌های درشت و خندان را از پشت شیشه می‌بیند، به قصد خرید وارد مغازه می‌شود، اما ناگهان چشمش به مقوایی می‌افتد که در وسط سبد پسته فرو رفته و قیمت کالا بر آن نوشته شده است. چشمش سیاهی می‌رود و بی‌اختیار اشکش جاری می‌گردد. از مغازه بیرون می‌آید و بر سنگفرش پیاده رو می‌نشیند و فوراً این بیت را می‌سراید!

تفسیر دوم:
جماعتی دیگر از مفسران بر این عقیده‌اند که تفسیر اول صحت نداشته و بلکه شاعر «پسته ی خندان» را به طعنه در شعر آورده است؛ و می‌گویند روزی شاعر هنگام عید به میهمانی می‌رود و چون ظرفی از آجیل مقابلش می‌گذارند، هر چه پسته برمی‌دارد، آن را لب بسته می‌یابد. ناگزیر با دندان به جنگ آن می‌رود که در کشاکش این نبرد، دندان شاعر می‌شکند و لاجرم به دندان سازی مراجعه می‌کند و چون از درد دندان رهایی می‌یابد،هنگام پرداخت حق الزحمه ی بسیار گران دندانساز، اشک از چشمانش جاری می‌شود. پس بر صندلی دندانساز می‌نشیند و این بیت را می‌سراید!

تفسیر سوم:
جماعتی قلیل از مفسران عهد جدید می‌گویند:« پسته ی خندان» شاعر با پسته ی خندان آجیل فروش محله، تومنی هفت صنار فرق دارد!

تگ ها:

دیدگاه ها (0)
img