نادیه، نخستین زن قشمی که جان بخشید

بی قرار است و بهانه گیر. دلتنگ است و منتظر، منتظر دیدن مادر که یک هفته می شود که  از او دور است. هفته ای که  با اشک، گریه و بدون شنیدن  لالایی مادر، گذشته. بارها با صدای کودکانه‌اش از مادربزرگ و اطرافیان سراغی از  او گرفته. مسیح  چهار ساله است و هنوز معنی مرگ و زندگی را نمی تواند  به درستی هضم کند و بداند که  مادرش فرشته مهربانی است که فداکارانه از این دنیا رفت، در حالی که  به 3 نفر زندگی بخشید.  افرادی که با درد و  رنج روزگار می‌گذراندند و هر روز مرگ را در جلوی چشم خود می دیدند.

بعدازظهر شنبه است و  یک روز پاییزی .مراسم تشییع  برگزار شد و بدن بی‌جان نادیه غلام پور در آرامستان قشم  به خاک سپرده شد، نادیه 34 ساله، پراز انرژی و امید و آرزوهای زیبا. آرزوهای دیدن بزرگ شدن و موفقیت حسین، حسام و مسیح، پسرانی که با عشق، مهر و محبت  او قد کشیدند.اما دست سرنوشت، مرگ زودهنگام  این مادر قشمی  بر اثر تومور مغزی  را رقم زد و نادیه ناخواسته همسر و سه فرزندش را در این دنیا رها کرد و رفت.این زن، نام نیکی از خود به یادگار گذاشت نام اهداکننده عضو. کبد و دو کلیه‌ای   که نجات‌گر سه هم‌وطن شد و خون زندگی بر جان آن‌ها جاری ساخت.

 خداحافظی امیدوارانه
با لبخند از همسر، برادربزرگش و همراهانش  خداحافظی کرد و به امید سلام دوباره،  راهی اتاق عمل شد ، ساعت 14 است و پزشک جراح  از اتاق خارج شد با اشاره به  خارج کردن تومور مغز نوید بهبودی حال بیمار را داد  ، ساعاتی نگذشته بود که نادیه حالش بد شد باز به اتاق جراحی منتقل شد اما ...
« در ساعت 14 دوازدهم آذرماه که نادیه به بخش  مراقبت‌های ویژه منتقل شد  لحظه‌ای از او جدا نشدم وچشم از او برنداشتم، او بی‌هوش بود تا اینکه ساعت 17 حالش بد شد و ضریب هوشی او پایین آمد، سریع به اتاق عمل بردند  و پس از چند ساعت او را به بخش مراقبت‌های ویژه انتقال دادند تا آنکه ساعت 11 صبح روز بعد  پزشک معالج خبر بدی به من داد،  مرگ مغزی».
مهدی ماهیگیر 38 ساله بابیان این مطلب گفت:»لحظات باورنکردنی بود، نمی‌دانستم چکار کنم، پاهایم انگار مال خودم نبودند ناخواسته از حرکت ایستادند و به زمین برخورد کردم، دنیا روی سرم می‌چرخید ،  چطور می‌شد که یک زن سالم و سرحال و بدون هیچ‌گونه بیماری زمینه‌ای ، غافلگیرانه دنیا را ترک کند «.

 سردردی ناگهانی آغازگر روزهای تلخ
 یادآوری  رنج‌های همسرش برایش سخت بود  از اینکه در یک‌شب آذرماه دچار سردردی شد که آغازگر روزهای دشوار  نادیه بود.
«اوایل آذرماه بود و نادیه در حال پخت شام . ناگهان دچار سردرد شدیدی شد به‌طوری‌که چشمانش را بست و بر روی زمین نشست، صبح روز بعد به پزشک عمومی در قشم  مراجعه کردیم و وی آزمایش «ام آر آی» را نوشت برای انجام آزمایش راهی بندرعباس شدیم» .
 شب سوم آذرماه  آن‌ها جواب آزمایش «ام آر آی» از بیمارستان  صاحب‌الزمان بندرعباس تحویل گرفتند و عصر روز بعد راهی مطب پزشک متخصص مغز و اعصاب شدند  .
« پزشک تا آزمایش را دید متوجه شد که وضعیت جسمی  نادیه خطرناک است و از همسرم خواست اتاق را ترک کند،پس از رفتن او، به من  گفت  که نادیه تومور مغزی دارد و باید سریعاً مورد عمل جراحی قرار گیرد، سخت بود باور کردن این موضوع، به همین علت همسرم را به خانه ‌یکی از آشناییان رساندم و خودم به مطب چند پزشک مغز و اعصاب مراجعه کردم «.
پزشکان با دیدن «ام آر آی « گفتند باید سریع بیمار جراحی شود چراکه این تومور موجب به کما رفتن یا کوری و... بیمار می‌شود و اینکه این عمل سخت یا در تهران و یا در شیراز انجام شود.
 راهی شیراز
« نادیه بدخواب شده بود و خیلی اذیت می‌شد، پس از مشورت و تحقیق بهترین پزشکان شیراز را یافتم،  یکشنبه هفته قبل راهی شیراز شدیم و دوشنبه پس از رسیدن به آنجا بلافاصله به مطب پزشکان رفتیم و آن‌ها نیز حرف‌های پزشکان بندر را زدند، تا اینکه همسرم در بهترین بیمارستان بستری کردم  و  او در نزد  باتجربه‌ترین پزشک جراح مورد جراحی قرار گرفت «.
زن جوان در طی این مدت کنجکاو بود که به چهنوع  بیماری مبتلا شده است اما خانواده برای اینکه استرس به او وارد نشود سردرد معمولی و عفونت گوش و.. را بهانه کردند.

 پایان لبخند زندگی
«12 آذرماه  رسید و وقت عمل جراحی ، لحظه‌لحظه با او بودن در خاطراتم به یادگار مانده است لحظه‌ای که مانند همیشه با لبخند و شوخی من را ترک کرد و راهی اتاق عمل شد ، امید داشتم او بهبود یابد و برای لحظه‌ای دیدن چهره زیبا و  خندان  او آرام و قرار نداشتم ،ساعت 7 و نیم صبح  بود که گفتن عمل جراحی شروع‌شده است».
تمام راهروها تا اتاق عمل جراحی را طی نموده بود ولی عقربه‌های ساعت گویا حرکت نمی‌کرد، تا آنکه ساعت 14 شد و نادیه بی‌هوش بر روی تخت به بخش مراقبت‌های ویژه انتقال یافت اما پس از ساعتی دچار افت فشار و..شد. باز به اتاق عمل رفت ...ساعاتی بعد کادر درمانی بیمارستان حامل خبر بدی به مرد جوان بودند.
«یادآوری آن لحظات برایم خیلی سخت است از اینکه ساعت 11صبح  روز بعد از عمل جراحی  گفتند نادیه دچار مرگ مغزی شده است ، اعضای بدنش سالم است و قلبش همچنان می‌تپید  به‌غیراز مغز که شاید این اعضا ساعاتی بعد از کار بیافتند ، آن‌ها به من گفتند با اهدای اعضای همسرم، جان خیلی‌ها نجات می‌یابد».

 تصمیم سخت زندگی
ماهیگیر هنوز مرگ همسرش را باور نکرده است
« توموری در داخل سر نادیا بود،در این مدت رشد زیادی داشته و باعث مرگ مغزی او شده است،  این خبر آن‌قدر تکان‌دهنده بود و من را شوکه کرد که حتی نمی‌توانستم اشک بریزم، آخرین امیدم برای بازگشتن او به زندگی از بین رفت،  نادیه برای همیشه ازدست‌داده بودم و باید تصمیمی می‌گرفتم که روحش در آرامش باشد».
این مرد از خانواده نادیه اجازه گرفت و آن‌ها رضایت اهدا عضو دخترشان را اعلام کردند.
« لحظات دردناکی  است  که بتوانی با دستان خودت اعضا عزیزت  را ببخشی،می‌دانستم همسرم هم از این کار رضایت دارد و خوشحال می‌شود ،او وقتی زنده بود همیشه برای کسی هر کاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد  مطمئن بودم اگر این کار را انجام دهیم روح همسرم برای همیشه در آرامش قرار می‌گیرد».
برگه  رضایت اهدا  اعضا بدن نادیه به امضا رسد. وی به بیمارستان پیوند ابوعلی سینا منتقل شد و ساعاتی بعد  کبد و دو کلیه وی به سه نفر پیوند زده شد...
«حالا من مانده‌ام ، حیران و سرگردان  و با  سه پسر به نام‌های حسین 14 ساله، حسام 11 ساله  و مسیح 4 ساله  که نمی‌دانم چکار کنم چطور به آن‌ها رسیدگی کنم، نمی‌دانم نبود نادیه را چطوری باور کنم هرچند می‌دانم که او در بدن سه نفر دیگر زنده است ...».

 ایثار خانواده مرحوم غلام پور
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در مراسم خاکسپاری مرحومه نادیه غلام پور ضمن عرض تسلیت، گفت: اهدای عضو و بخشیدن زندگی به چند نفر که نیازمند اعضاء بودند توفیقی است که نصیب این خانواده خیر و نیکوکار شده است.
دکتر حسین پور فداکاری و ایثار خانواده مرحوم غلام پور را در شهرستان قشم الگو دانست و افزود : با تصمیم به موقعی که خانواده فداکار غلام پور بعد از اعلام پزشکان مبنی بر مرگ مغزی بیمار گرفتند و با اهداء اعضا این مادر دلسوز توانستند به سه نفر دیگر جانی دوباره بخشند.وی با تقدیر از این حرکت خداپسندانه ابراز کرد: موقعیتی که خداوند بزرگ در آخرین فرصت ها به انسان عطا می کند برای این است که انسان بتواند از فرصت نهایی استفاده کرده و با مرگ خود به دیگران زندگی ببخشد.دکتر حسین پور مردم جزیره را معتقد به اصول بنیادی دانست لذا بخشندگی و نیکوکاری آنان مایه مباهات و افتخار استان خواهد بود.وی بیان کرد: در صورت مرگ هر یک از اعضای بدن، عضوهای دیگر که سالم هستند در کالبد دیگری حق ادامه حیات دارند و این توفیقی است که باید قدر بدانیم. معاون بهداشتی دانشگاه خاطر نشان کرد: اگر فداکاری این خانواده خیر نبود به جای یک مراسم خاکسپاری شاهد چهار مراسم خاکسپاری می بودیم.
وی اظهار کرد: ۷۰۰ نفر بیمار دیالیزی که نیازمند اهدای عضو در استان وجود دارد که ۲۰ درصد آنها فوت می شوند.
مدیر شبکه بهداشت و درمان شهرستان قشم ضمن تقدیر از خانواده مرحومه گفت: اهدا عضو نوید بخش زندگی دیگری است که می تواند الگوی مناسب برای تمامی مردم باشد.دکتر بهزادی افزود: اعضای بیمار مرگ مغزی در مرحله اول جهت بیماران مورد نیاز در شهرستان بعد درون استانی و در صورت نیاز به خارج از استانی اهدا می شود.

 پیوند اعضا
 گفتنی است:کلیه‌های  زن قشمی  به زن 38 ساله‌ای  از مرودشت  ،مرد  62 ساله‌ای از شیراز و  کبد  وی به زن 56 ساله‌ای  از تبریز  پیوند زده شد.